کد خبر: ۹۷۸۴
۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۲

نذر شخصی جواد علیزاده حالا عمومی شده است!

او می‌گوید: تک‌تک حاجت‌هایم را نام بردم و نذر کردم برای هر‌کدام از این حاجت‌ها در روز عاشورا یک دیگ شله بار بگذارم و از عزاداران امام پذیرایی کنم.

ظهر عاشوراست. انتهای خیابان شهید‌نامجوی‌۴ در محله شهید‌بهشتی، جلو یکی از خانه‌ها، فضایی را با داربست و کیسه آبی محصور کرده‌اند. بیرون آن، دو صف طولانی مردانه و زنانه تا کوچه‌های اطراف پیچ خورده و داخل خانه، حدود پنجاه‌نفر جوان و پیر سخت مشغول هستند تا با بیشترین سرعت ممکن، چهارده‌دیگ بزرگ شله را در ظروف یک‌بار‌مصرف پلاستیکی برسانند به آنهایی که در صف ایستاده‌اند.

این دهمین سالی است که نذر جواد علیزاده ادا می‌شود، اما اولین سالی است که کامل ادا می‌شود؛ یعنی با چهارده‌دیگ شله.

 

۱۴ دیگ برای ۱۴ حاجت!

داستان این نذر از یک خواب شروع می‌شود. جواد علیزاده که کارشناس کاردرمانی و توان‌بخشی است، به‌خاطر برخی مسائل بهداشتی، یکی از مخالفان سرسخت رفتن به کربلا‌ست، اما یک شب وقایع کربلا را خواب می‌بیند. چند روزِ بعد او در حرم امام‌حسین (ع) است. حالش به خاطر آن خواب و چیز‌هایی که دیده منقلب، اما خوب است. در حرم به نیت چهارده‌معصوم (ع) از امام چهارده‌حاجت می‌خواهد.

او می‌گوید: تک‌تک حاجت‌هایم را نام بردم و نذر کردم برای هر‌کدام از این حاجت‌ها در روز عاشورا یک دیگ شله بار بگذارم و از عزاداران امام پذیرایی کنم. گفتم برای هر حاجتی که به من بدهید، یک دیگ به قبلی اضافه می‌کنم. این‌طور بود که عاشورای سال‌۹۳ با یک دیگ داخل حیاط خانه پدری شروع کردم. 

نکته نذر علیزاده آنجاست که امام خیلی زودتر حاجت‌های او را می‌دهد؛ «کرم ایشان بیشتر بود و مرا زودتر از قرارم حاجت‌روا کرد. امسال به همان تعداد مقرر رسیدم و نیت دارم به همت مردم و آشنایان هر سال همین تعداد دیگ را بار بگذاریم.»

 

هر که می‌آید، قرار و مدار خودش را با امام دارد

وجه دیگر این نذر حضور آدم‌های متعدد در‌کنار آن است. درست است که نذر شخصی است، اما مدت‌هاست که هر‌کس، بخشی از آن را تقبل می‌کند؛ «همه هزینه‌ها با من است، اما هر‌کس به فراخور حالش، گوشه‌ای از کار را می‌گیرد. یکی نخود همه دیگ‌ها را تقبل می‌کند، یکی برنج، یکی ادویه. یکی داربست می‌زند، یکی دیگ می‌آورد، یکی مبلغی پول می‌دهد، یکی آشپزی می‌کند، یکی نظافت و شست‌وشو را انجام می‌دهد. این دیگ و این کار برای امام‌حسین (ع) است و همه به یک اندازه حق دارند که در این کار خیر شرکت کنند.»

به‌جز آشنایان و دوستان علیزاده، حالا غریبه‌های بسیاری کنار نذر او هستند. او می‌داند که حضور اتفاقی هر‌کدام از آنها حکمتی دارد؛ «می‌دانم هر‌که می‌آید، قرار‌ومدار خودش را با امام حسین (ع) دارد. یک‌سال دودیگ جور نمی‌شد. غروب ناراحت روی پله‌های خانه نشسته بودم که خانم ناشناسی برای احوالپرسی مادرم آمد.

وقتی فهمید برای چه هنوز زیر دیگ‌ها را روشن نکرده‌ایم، مرا برد دو کوچه پایین‌تر به خانه برادرش و دو دیگ نشانم داد. رو به صاحب‌خانه گفت که نه توی حرفت نباشد داداش! مال امام‌حسین (ع) است. این دیگ‌ها را می‌خواهند. صاحب‌خانه هم بی‌حرف گفت زنگ بزنید وانت بیاید. آن خانم می‌توانست مثل تمام دفعات قبل، از خانه برادر برگردد به خانه خودش، اما به خانه ما آمده بود که کار امام‌حسین (ع) روی زمین نماند.»

* این گزارش سه‌شنبه ۲ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۴ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44